آیه 18 سوره روم
<<17 | آیه 18 سوره روم | 19>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و سپاس (اهل عالم) در آسمانها و زمین مخصوص اوست و شما نیز در تاریکی شب و نیمه روز (در نماز عشاء و ظهر و عصر) به ستایش او مشغول شوید.
همه ستایش ها در آسمان ها و زمین ویژه اوست و شب و آن گاه که وارد ظهر می شوید [نیز خدا را تسبیح گویید.]
و ستايش از آنِ اوست در آسمانها و زمين و شامگاهان و وقتى كه به نيمروز مىرسيد.
سپاس او راست در آسمانها و زمين، به هنگام شب و به هنگامى كه به نيمروز مىرسيد.
و حمد و ستایش مخصوص اوست در آسمان و زمین، و به هنگام عصر و هنگامی که ظهر میکنید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- تظهرون: يعنى: وقتى كه به ظهر وارد مىشويد (نصف روز).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16»
و امّا كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما و ديدار آخرت را تكذيب كردند، پس احضارشدگان در عذابند.
فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17»
پس خدا را تنزيه كنيد به هنگامى كه وارد شب مىشويد و هنگامى كه به صبح درمىآييد.
وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18»
و حمد و ستايش در آسمانها و زمين و هنگام شب و هنگامى كه ظهر مىكنيد، مخصوص اوست.
نکته ها
بعضى معتقدند اين آيات به اوقات نمازهاى پنجگانه در صبح و ظهر و شام اشاره دارد.
ممكن است جملهى «فَسُبْحانَ اللَّهِ» و جملهى «لَهُ الْحَمْدُ»، فرمان به تسبيح و حمد باشد كه در قالب خبر آمده است.
پیام ها
1- با بيان سرنوشت خوبان و بدان، ديگران را به خوبىها تشويق و از بدىها پرهيز دهيم. فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا ...
2- تكذيب آيات و قيامت، از كفر و عناد انسان سرچشمه مىگيرد. «الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ»
3- سرنوشت انسان، در گرو عملكرد خود اوست. كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا ... فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ
4- در اوقات پنجگانهى نماز، ذات مقدّس الهى نيز سبحان اللّه گفته است. فَسُبْحانَ اللَّهِ ...
جلد 7 - صفحه 187
5- بعضى زمانها، براى ذكر خداوند مناسبتر است. «حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ»
6- تنزيه خداوند و پاك دانستن او از عيبها، بر ستايش او تقدّم دارد. «فَسُبْحانَ اللَّهِ- لَهُ الْحَمْدُ»
7- تسبيح و حمد، در همهى مكانها (آسمانها و زمين) و همهى زمانها يك ارزش است. «تُمْسُونَ- تُصْبِحُونَ- السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18»
وَ لَهُ الْحَمْدُ: و مر خاصه ذات الهى است سپاس و ستايش، فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: در آسمانها و زمينها، يعنى هر كه در آسمان و زمين است حمد او مىگويد. وَ عَشِيًّا: و تسبيح كنيد خدا را هنگام طرف آخر روز، مراد نماز عصر است. وَ حِينَ تُظْهِرُونَ: و هنگامى كه در آئيد به وقت ظهر، يعنى نماز ظهر بجا آوريد.
«1» كفاية الموحدين جلد سوم چاپ سنگى ص 484- 483 و چاپ حيدرى ج 4 ص 405- 404.
«2» جوامع الجامع، ص 357 و تفسير مجمع البيان، ج 4 ص 299.
جلد 10 - صفحه 280
نكته: وجه تسميه نماز به تسبيح اين است كه تسبيح، تنزيه خداى تعالى است از صفات مخلوقين، زيرا مخلوق، مستحق عبادت نيست، و چنانچه حق سبحانه منزه باشد از صفات مخلوقين، همچنين ذات او متصف است به صفات كمال كه مخلوق متصف به آن نباشد ذاتا. و ذاتى كه مستجمع تمام صفات كماليه و منزه از كليه نقايص باشد، مستحق پرستش و ستايش و حمد و ثناء خواهد بود، و لذا مقرون ساخته حمد را به تسبيح. صاحب لباب بيانى نموده كه تسبيح مناسب آن است كه به رفع صوت باشد، پس اتصال آن به نماز جهريه خالى از نسبتى نيست، و حمد چون دلالت به رفع صوت ندارد، پس تخصيص ذكرش به نماز اخفاتيه مناسب مىنمايد «1». و پنج نماز يوميه به اين آيه شريفه محقّق گرديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12» وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ «14» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ «15»
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16» فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17» وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18» يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «19»
ترجمه
خدا مىآفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا پس بسوى او رجوع داده ميشويد و روزى كه بر پا شود قيامت نوميد ميشوند گناهكاران و نباشد براى آنها از شريكهاشان شفيعانى و باشند بشريكهاشان كافران
و روز كه بپا ميشود قيامت مردم در آنروز متفرّق ميشوند پس امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس ايشان در بوستانى مسرور كرده ميشوند
و امّا آنها
جلد 4 صفحه 248
كه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما و ملاقات آخرت را پس آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
پس تنزيه كنيد خدا را هنگاميكه بشب ميرسيد و هنگاميكه صبح ميكنيد
و مر او را است ستايش در آسمانها و زمين و در آخر روز و هنگاميكه به نيمروز در آئيد
بيرون مىآورد زنده را از مرده و بيرون مىآورد مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد از مردنش و اينچنين بيرون آورده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در اين آيات شريفه بيان قدرت و عزّت و عظمت خود را فرموده باين تقريب كه خداوند تمام مردم را بدوا خلق ميفرمايد و بعدا ميميراند و اعاده ميدهد اجزاء متفرّقه هر كس را بصورت اوّل و زنده ميكند پس بمحضر الهى رجوع داده ميشوند براى حساب و حكم و پاداش او و يرجعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر قرائت مشهوره عدول از غيبت بخطاب شده بمناسبت عدول از ضمير مفرد بجمع و روز كه بر پا شود قيامت كه يكى از اسماء آن ساعت است براى آنكه وقت مقدّر الهى است بتپرستان گنه كار با حال يأس و نااميدى و تحيّر در پيشگاه الهى جلّ شأنه واقف خواهند شد و هيچ يك از بتهائيكه اميد بشفاعت آنها داشتند نمىتوانند از پرستش- كنندگان خودشان دستگيرى كنند لذا اينها هم منكر خدائى و شفاعت و ساير آثار وجودى آنها شوند و بيزارى جويند از آنها در ساحت ربوبى و نيز در آنروز كه روز بىنظيرى است و براى اهمّيّتش تكرار شده مردم از يكديگر متفرّق و جدا ميشوند يكدسته كه اهل ايمان باصول دين و مذهبند و بوظائف عملى خود در دنيا قيام نمودند در بوستانى بى نظير در بزرگى و صفا و طراوت و حسن منظر خرّم و خندان و مسرور و خوشحالند بطوريكه آثار فرح در رخسارشان مشهود ميشود و يكدسته كه منكر خدا و روز جزا و مكذّب انبيا و اوصيا بودند با كمال خفّت و خوارى در آتش جهنّم براى عذاب حاضر كرده خواهند شد و هميشه آنجا خواهند بود و غيبتى از آنجا براى آنها نخواهد بود پس اى بندگان خدا تسبيح و تنزيه كنيد او را در وقتى كه شام ميكنيد و صبح مينمائيد و او است مستحقّ حمد و ثنا در آسمانها و زمين و در آخر روز و وقتى كه داخل در ظهر ميشويد كه
جلد 4 صفحه 249
وقت اوّل و دوم وقت ظهور قدرت و وقت سوم و چهارم وقت بروز نعمت است و بعضى تسبيح در اين اوقات را كنايه از نمازهاى پنجگانه دانستهاند كه مشتمل بر تسبيح و تقديس و حمد و ثناى الهى است و حين تمسون را اشاره بنماز مغرب و عشاء گرفتهاند و حين تصبحون را كنايه از نماز صبح و عشيّا را از نماز عصر و حين تظهرون را اماره براى نماز ظهر قرار دادهاند و مناسبت تسبيح را با شب و تحميد را با روز ظهور سستى و كسالت در شب و تغيير حالت و تجديد نعمت در روز دانستهاند و نماز صبح را چون در تاريكى است از شب شمردهاند و بنابراين و عشيّا عطف است بر فى السّموات و الارض يعنى مر او را است حمد در آسمانها و زمين و در وقت عشاء و محتمل است عطف باشد بر حين تصبحون و جمله و له الحمد فى السّموات و الارض معترضه باشد براى بيان حسن تعقّب تسبيح بتحميد و بنابراين اختصاصى براى تسبيح بشب و تحميد بروز نخواهد بود و بنظر حقير محتمل است عشيّا و حين تظهرون اشاره بوقت ناهار و شام باشد و در اينصورت مناسبت آن با حمد و شكر واضح است چنانچه مناسبت تسبيح با اوّل شب كه وقت فراغت از كار و اوّل صبح كه وقت شروع بكار است پوشيده نيست و خداوند بيرون مىآورد انسانرا كه زنده و جاندار است از نطفه كه مرده و بى جان است و بعكس و بيرون مىآورد مؤمن را از نسل كافر و كافر را از نسل مؤمن چنانچه از ائمّه اطهار عليهم السّلام روايت شده و زنده ميكند زمين را به روئيدن نبات بعد از موات شدنش و همانطور كه نبات از زمين ميرويد مردم در قيامت از قبرها بيرون آورده خواهند شد و تخرجون بصيغه معلوم نيز قرائت شده است و در بعضى از روايات ائمّه اطهار احياء ارض به بيرون آمدن مردانى از آن كه زمين را زنده ميكنند باقامه عدل و اجراء حدّ در آن و نافعترند از نزول چهل روز باران براى آن تفسير و تأويل شده است و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده.
جلد 4 صفحه 250
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَهُ الحَمدُ فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظهِرُونَ «18»
و از براي اوست و مختص به اوست حمد در آسمانها و زمين و در شب و زماني که ظهر ميكنيد.
وَ لَهُ الحَمدُ لام له لام اختصاص است و الف و لام الحمد الف و لام جنس است يعني جنس حمد به تمام مراتبش مختص به ذات مقدس او است چنانچه مفاد الحمد للّه هم همين است. اما ذاتا، چون مستجمع جميع كمالات و منزه از جميع عيوب است، از علم و قدرت و حيات و عزت و عظمت و كبريايي و ساير صفات ذاتيه و خالي از ضد آنها است، از جهل و عجز و فناء و ذلت و حقارت و صغارت و ساير نواقص و عيوب. و غير او هر که باشد و هر چه باشد فقر و عجز و فناء و ذلت و حقارت و احتياج دارد. «الممكن في حد ذاته ان يکون لبس و له من علته ان يکون يئس» هر چه دارد از افاضه او است. و اما افعالا، از خلق و رزق و عفو و غفران و اماته و احياء و عطاء و منع و رضاء و سخط و ثواب و عذاب، تماما از روي حكمت و مصلحت و درست و بجا است ولي پس از تنزيل از اينکه معني و به عنايت و مجاز در ممكنات
جلد 14 - صفحه 372
اشرف از محمّد و آل نداريم چون تمام فيوضات الهيه به توسط آنها است و علت غايي تمام ممكنات هستند و مراد از مقام محمود و نام مبارك احمد، محمّد، محمود بدين مناسبت است.
فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ يعني جميع آنچه که در آسمانها و زمين است حمد الهي را ميكنند. چنانچه در مورد تسبيح بيان شد به دليل قوله تعالي: وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ (سوره اسراء آيه 44) که باء بحمده باء مصاحبت است يعني حمد آنها هم مصاحب تسبيح است.
وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظهِرُونَ در مورد تسبيح فرمود «حِينَ تُمسُونَ وَ حِينَ تُصبِحُونَ» و در مورد حمد ميفرمايد «وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظهِرُونَ» اشاره به دوام است، صبح، ظهر، مساء، عشي. و در حديث دارد که اينکه آيات بيان سر جعل صلوات خمس است، در صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء که بايد بجا آورد و اينکه صلوات هم مشتمل بر تسبيح و تحميد است بلكه صلوة جامع انحاء عبادات است. اولا توجه و خلوص و تقرب که در نيت است و بايد باقي باشد، تا تسليم تكبير، تهليل، قيام، قعود، ركوع، سجود، قرائت، ذكر، صلوات، سلام، شهادت به توحيد و رسالت که دائما انسان را متذكر كند و غفلت او را نگيرد و اگر احيانا غفلت عارض شد، استغفار و طلب عفو نمايد و حوائجش را هم از خدا بخواهد که مشتمل بر استغفار و دعا هم هست و لذا تاركين صلوة بكل از اينکه انحاء عبادات محروم و غفلت آنها را گرفته که از هيچگونه معصيتي پروا ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- «و حمد و ستایش مخصوص ذات پاک اوست در آسمان و زمین (منزه است) به هنگام عصر، و هنگامی که وارد ظهر میشوید» (وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِیًّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ).
به این ترتیب در دو آیه فوق چهار وقت برای «تسبیح» پروردگار بیان شده:
آغاز شب طلوع صبح عصرگاهان و به هنگام زوال ظهر.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 177
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم